مراجع
دینی از علی
خامنهای فاصله میگیرند
دويچه
وله : زنی
سالخورده
برای فرار از
اثرات گاز اشکآور
خود را از
روبروی
تئاتر
شهر به سوی
خیابان ولی
عصر میکشاند
و خطاب به
تظاهرکنندگان
جوان که در
مقابل
پلیسهای
مجهر به باتوم
و شبهنظامیان
موتور سوار
خود را عقب میکشند،
فریاد
میزند:
«نترسید!» ناگهان
سروکلهی یک
مامور مخفی
امینتی پیدا
میشود و بر
سر پیرزن
داد
میزند: «دهانت
را ببند و الا
خودم خفهات
میکنم.» و
ادامه میدهد:
«حالا پاشو
و
گورت را گم کن.»
این
گزارش یک شاهد
عینی است که
به نوشتهی
روزنامهی «فرانکفورتر
روندشاو»، تنها
دو روز از عمر
آن میگذرد. روز
پنجشنبه (۱۸
تیرماه)
بار
دیگر هزاران
ایرانی به
خیابانها
آمده و علیه
رژیم دست به
تظاهرات زدند.
حتی اگر
واحدهای ضربت
تحت فرمان آیتالله
خامنهای
موفق به
برقراری
آرامش در
شهرها
شوند،
خشم مردم از
تقلب در
انتخابات
همچنان باقی
است.
«فرانکفورتر
روندشاو» در ادامهی
تفسیر خود مینویسد،
مردم، از پیر
و جوان، با
گروهی اندک اما
پرجرات، که هنوز هم به
خیابانها
رفته و خطر میکنند،
همدلی و
همبستگی نشان
میدهند. شکاف
در ساخت
قدرت جمهوری
اسلامی روز به
روز آشکارتر میشود.
میرحسین
موسوی بازهم
این هفته
در
وبسایت خود
تاکید کرد که «وظیفهی
ماست که به
اعتراضها
ادامه دهیم تا
از حقوق
ملت
دفاع کنیم.»
بهنظر
فرانکفورتر
روندشاو،
رژیم تاکنون
هنوز به این
فکر نیفتاده
که موسوی را
بازداشت کند. شاید
به این دلیل
که او مردی از
خود نظام جمهوری اسلامی
است و مهمترین
بخش نهادهای
سیاسی و مذهبی
نظام از وی حمایت
میکنند. حدود ۱۰۰ نمایندهی
مجلس از شرکت
در جشن پیروزی
محمود احمدینژاد
دوری جستند.
عمیقترین
بحران از سال ۱۹۷۹
فرانکفورتر
روندشاو،
تفسیر خود را
چنین ادامه میدهد: مراجع
دینی معتبر
کشور از علی
خامنهای،
رهبری جمهوری
اسلامی فاصله میگیرند. سه
تن از آیتاللههای
بزرگ قم بهطور
آشکار علیه
تقلب در
انتخابات
اعتراض
کردند. به جز
یک آیتالله (محمد
یزدی) هیچیک
از روحانیون
تراز اول قم
انتخاب
مجدد
محمود احمدینژاد
را به وی
تبریک
نگفتند؛ یک
اهانت آشکار که
تاکنون سابقهای نداشته
است.
جمهوری
اسلامی همین
شش ماه پیش ۳۰
سالگی تاسیس
خود را جشن
گرفت. اکنون
اما در چنان
بحران عمیقی
فرورفته که از
زمان سقوط
رژیم شاه در
سال ۱۹۷۹
تاکنون
سابقه نداشته
است. اکنون
دیگر رژیم
علاقهای به
پرپایی مراسمهای
رسمی ندارد،
زیرا هر
مراسم
یادبودی میتواند
محملی برای
نمایش اعتراضهای
جمعی گردد.
فرانکفورتر
روندشاو مینویسد،
تداخل همهجانبهی
دین و سیاست،
ناکارایی و تناقض خود
را به نمایش
گذاشته است. روزهای
جمعه بزرگان
رژیم در
نمازجمعهها
علیه معترضان
موعظه میکنند
و در روزهای
وسط هفته،
مردم به پشت
بامها رفته و
و به عنوان
اعتراض
فریاد "الله
اکبر" سر میدهند.
موسوی معتقد
است که رژیم
برای مدت
طولانی
نخواهد
توانست مانع
از تجمعات
بزرگ شود. همچنین
محدودیتهای
شدید در
اینترنت و قطع سیستم
ارسال پیامکها
نیز قابل دوام
نیست زیرا
زیانهای
سنگین
اقتصادی در پی دارد.
فرانکفورتر
روندشاو در
پایان تفسیر
خود نوشته است:
در حال حاضر
حفقان
اجباری
بر ایران حاکم
است. لیکن آتش
اعتراضها
زبانه میکشد.
بحران مشروعیت
نظام سیاسی
ادامه دارد،
رهبران دینی
قداست و خدشهناپذیری
خود را از دست
دادهاند و رئیسجمهور
محمود احمدینژاد،
از سخنگویی
مخالفان غرب،
به یک متقلب سیاسی
تبدیل شده
که
دستور شلیک به
روی هموطنان
خود صادر میکند.